چند سال پیش پیرمردی ( آقای "الف" ) در محله ما زندگی می کرد که به خاطر کهولت سن به سختی و آهستگی قدم بر می داشت ولی با این وجود یک مسیر همیشگی برای پیاده روی داشت.
روزی در بقالی یکی دیگر از همسایه های ما ( آقای "ب" ) ، که او هم مسن بود ولی هنوز از پا نیافتاده بود ؛
آقای "ب" ، با خنده به من گفت: آقای "الف" خیلی پیر شده فکر کنم دیگه کارش تمومه.

زندگی

چند وقت بعد ، آقای الف به دیار باقی شتافت. (روحش شاد و قرین رحمت خدا)
روزها ، ماه ها و سال ها گذشت و گذشت تا اینکه یک روز دیدم آقای "ب" چقدر شبیه آقای "الف" در حال پیاده روی است ، به همان سختی و به همان آهستگی ! بعد از چند سال او هم دیار فانی را وداع گفت !


منبع تصویر : http://hardquotes.com