بعد از مدتها، بالاخره امروز کار این نقاشی تموم شد
این نقاشی که به عشق مامان شروع شده بود، در میانه های کار به درخواست مامان تبدیل به هدیه ای برای زن داداش شد.
منبع تصویر مرجع :
http://maria.gvedashvili.com
اندازه: A2
مداد رنگی
بعد از مدتها، بالاخره امروز کار این نقاشی تموم شد
این نقاشی که به عشق مامان شروع شده بود، در میانه های کار به درخواست مامان تبدیل به هدیه ای برای زن داداش شد.
منبع تصویر مرجع :
http://maria.gvedashvili.com
اندازه: A2
مداد رنگی
چند روز پیش مامان اومد و گفت خانوم همسایه میگه:
"فلانی دختر خوبیِ، حیفِ و... "
مامان گفت: "دختره نزدیک دو سال هست که زیر عقد پسرعمو شه
پسره عاشق و دختره ناراضی از اخلاق پسر، میخواد جدا شه"
شاید مامان اینو گفت که دید بعضی از مردم رو به من نشون بده...
امّا این وسط خانوم همسایه چی فکر کرده که همچین پیشنهادی میده؟
دلم گرفت...
دختر و پسر فرقی نداره
به یه سنی که میرسی با هزار و یه جور مورد عجیب برخورد میکنی
همسایه، خاله، دایی و...
بعضیاشون لابد دست به خیر
بعضیا هم انتظار دارن که...
به این لیست یه عده عاشق هم اضافه کنیم
که فکر میکنن تو، تو زندگیت فقط و فقط به عشق اونا محتاجی...
و حرمتی که برای عشق شون قایل اند بیشتر از اخلاقِ...
وقتی ام جواب رد میدی، سیل تهمتِ که سرازیر میشه ...
+ این روزا میگذره