و ایستاده سرِ پا، دوباره در اتوبوس # و بوق و زوره و فریاد و دنده ی معکوس
و مردهای نشسته سه تا سه تا با هم # و چهره های زنان درهم و چروک و عبوس
و ایستاده جوانان که می کنند نگاه # نگاه بی رمق و سرد و مرده و مایوس
و شاعری و مجلات شیک در دستش # تورّقی به سخنواره های نا مأنوس
... و او به فکر فرو رفته با هزار اندوه # به تیره بختی این قرن می خورد افسوس
همیشه فقر و فلاکت، همیشه بیم و ستم # هماره دلهره و جنگ و وحشت و کابوس
صلای کفر به جای صدای ابراهیم # سپاه ظلم و ستم در ورای اقیانوس
ربوده دیو، نگین خدیو با نیرنگ # نشسته کودک شیطان به جای جالینوس
و بنز شش در مشکی چو باد می گذرد # لمیده در عقبش جا پای دنب خروس
و فحش های رکیکی که می کنند نثار # به این زمانه نامرد پست بی ناموس
از کتاب: بانک اطلاعات علمی و کاربردی
تالیف: دکتر مصطفی حق جو، علی اصغر صفائی