بعد از بازگشت به وطن* و در اولین روزهای پاییز محترم، اولین سرمایمان را خوردیم

تا به فیض سرماخوردگی رسیده و با گلویی خشک، بدنی بی حال امّا با جانی پر جوش و خروش دست به قلم برده سیاهه ای با دل روشن خود بنگاریم (البه قلم در این جا موشواره و صفحه کلید است)

خب از اینا که بگذریم

باید بگم که شدیدا تحت تاثیر مبلغ بسیار کم پرداختی حق التدریس یکی از دانشگاه ها قرار گرفتم

اگر بقیه دانشگاه ها هم اینطور حقوق بدن، شاید بهتر باشه دانشگاه ها از همان علمای پیشین بهره ببرند

البته فعلا تازه کار بودن برای تحمل شرایط ، بهانه بسیار خوبیه که از این فاجعه چشم بپوشیم

در کل مهم اینه که درآمد کم ما، لطمه ای به ورزش پر افتخار ایران یعنی فوتبال وارد نمیکنه

چه ربطی داشت؟ به قانون بقای ماده و انرژی مراجعه کنید !

چرا که زیرساختهای علمی  و فرهنگی ما کاملا تحت تاثیر تساوی ایران مقابل آرژانتین قرار گرفته

و نهایتا خروج چند تا دانش آموخته بی سواد ایرانی از کشور هیچ صدمه ای به "دستاوردهای علمی" ایران وارد نمیکنه

دیگه تهش چهار تا دانشجوی دیگه میگیریم. والا چیزی که زیاده دانشجو ...

مهم اینه که ما 90 دقیقه مقابل آرژانتین گل نخوریم، مسی هم یه توپ رفت زیر پاش وگرنه اگر پنالتی رو گرفته بود برده بودیم!


+ نبرد برای رسیدن به آرمان ها زمانی که زندگی عادی مختل میشه سخت و گاهی غیر ممکنه

* منظور از وطن در بالا، شهر محل تولدِ نه کشور  !