زندگی، دانش و فناوری

علم و دانش بهترين يادبود براي انتقال به ديگران است، ادب زيباترين نيكي ها است و فكر و انديشه آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است. امام هادي علیه السّلام (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4 ) منبع : راسخون

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معلم» ثبت شده است

امانت

چهارم یا پنجم ابتدایی
معلم تعلمیات دینی، آقای حاتمی بین ردیف نمیکتا قدم میزد و دسته کلیدش توی دستاش آروم نداشت.
بالاخره گوشه یکی از نمیکت ها نشست و شروع کرد به صحبت کردن...
" بچه ها این دسته کلیدی که تو دستمه رو می بینید؟
اگر من اینو بدم دست یکی از شما برام نگه داره که بعد بیام بگیرم این میشه امانت
بعد که بخوامش باید سالم به من پس بده ، درسته؟ "
بچه ها: اوهوم
آقای حاتمی : "خوب ! جان، مال، سلامتی و تمام نعمتهایی که خدا به ما داده درست مثل همین دسته کلید امانته. حق نداریم هر طوری که خواستیم باهاش رفتار کنیم، باید خیلی خوب مراقبش باشیم چون باید صحیح و سالم یه روزی به خدا پسش بدیم. "
۲۲ آذر ۹۳ ، ۱۶:۵۲ ۲ نظر
صبحدم

یک سوت و یک مشت

کلاس ادبیات یا انشاء و املا بود، معلم -ببخشید دبیر (دوره راهنمایی)-  مشغول کار خودش بود و بچه ها هم که درسُ تمام شده می دونستند، شروع کردند به سر و صدا و ... که در این بین یکی از شاگردا سوتی ممتد همچون سوت قطار زد. اوایل سوت زدنش سر و صدا زیاد بود و اصلاً شنیده نمی شد ولی با فروکش ناگهانی صدای بچه ها، این فقط صدای سوت ممتد این دانش آموز بخت برگشته بود که در فضای کلاس می پیچید.

دبیر ادبیات (تاکید می کنم ادبیات) برخاسته و چنان ضربتی با مشت بر شکم وی نواختندی که تا آخر آن روز دانش آموز بیچاره بر خود پیچیدندی . و به این ترتیب سکوت در کلاس حمکفرما شد، انگار همه بچه ها مودب شده بودند.

۰۴ آذر ۹۳ ، ۲۰:۴۸ ۰ نظر
صبحدم